پيام
+
در ازل پـــرتـــو حــسنت زتجلـــــي دم زد
عشق پيــدا شدو آ تش به همه عالم زد
جلوه اي کرد رخت ديدملک عشق نداشت
عيــن آتش شــد از اين غيرت و بر آدم زد
عقل ميخواست کزاين شعله چراغ افروزد
برق غيــرت بــدرخشيد وجهــان بر هم زد
مــدعـي خواست که آيد به تماشـاگه راز
دست غيب آمــد و بر سينه ي نامحرم زد
پاتوق فرزانگان
92/7/26
مجنون ديوونه2
فال امروزتون جناب مجنون :) ........ عجب فالي هم هست وجداني همش عشق و اينا و....:دي
مجنون ديوونه2
فاله من ومجنون چه کاره ايم :)....جناب مجنون ادرس براي تفسير اين غزل http://jalalian.ir/farsi/index.php?option=com_content&task=view&id=569&Itemid=45
مجنون ديوونه2
سينه از آتشِ دل در غمِ جانانه بسوخت/آتشي بود در اين خانه که کاشانه بسوخت/
تنم از واسطهي دوريِ دلبر بگداخت/ جانم از آتشِ مِهرِ رُخِ جانانه بسوخت/
سوزِدل بين که ز بس آتش اشکم، دل شمع/دوش بر من، ز سر مهر، چو پروانه بسوخت/
آشنايي نَه، غريب است که دلسوز من است/چون من از خويش برفتم، دلِ بيگانه بسوخت.......بيامجنون حافظم فهميده من خشم اژدهايما:دي